سلام
نظرتون نسبت به چگونگی پایان سریال شهرزاد چیه؟
اصلا شیرین و صابر چیشدن؟بابا خیلی بد تموم شد
سلام
نظرتون نسبت به چگونگی پایان سریال شهرزاد چیه؟
اصلا شیرین و صابر چیشدن؟بابا خیلی بد تموم شد
هر یک از ما میتوانیم یک سفیر اهدای عضو باشیم،61=53+8=1
اتفاقا خوب تموم شد
انتظار دیگه ای داشتید ؟ همیشه که نباید عشق که عاشقی بهم برسن توفیلم ها
شیرین و صابر که گفتن ازدواج کردن و بچه اکرم اعلام کردن بچه خودشون
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
نه خوب بود
حیف قباد
تمام بدبختی ها این سریال از سر عشق بزرگ آقا به شهرزاد بود که خواست شهرزاد رو بیاره تو عمارت و گرنه قباد بدبخت داشت زندگیش رو میکرد
ولی قبادم خودخواه بود. وقتی یکی نمیخوادتت چرا این قدر خودش و اطرافیانش رو اذیت میکنی و بلا سرشون میاری حالا خواسته یا ناخواسته
به شخصه دوست داشتم اکرم اعدام میشد خیلی پررو و منفعت طلب بود
ولی اخرش نفهمیدم شهرزاد فرهاد رو واقعا دوست داشت یا قباد مثل توپ این بنده خدا رو پاس کاری میکردنند
ولی خیلی فیلم قشنگی بود حیف شد تموم شد
اصغری بیچاره و مظلوم هم به میترا خانوم نرسید
من یک قسمتشم ندیدم فقط اهنگ های محسن چاووشی مربوط به این فیلمه گوش میدادم که خیلی قشنگ بود
و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...
سلام من هنوز 4 قسمت اخرشو ندیدم و تا اونجا دیدم ک صابر و شیرین بچه رو دزدین , دیدم میام نظرمو میگم
عاشق متافیزیک - ماورا - طراحی سایت و وبمستری
من فقط یه چیز. برام سوال چرا اصغری تو همون قسمت های اول جمشید و کشت و اصلا مشخص نشد چرا ؟؟؟؟!!!!
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
درود
شهرزاد را دیدیم موسیقیهایش زیبا و دل انگیزتر بود بنظرمان قشنگ بود و نیک تمام شد درود بر سازندگانش
من یه چند قسمت اولشو دیدم حرصم گرفت دیگه ندیدم .چون تاریخو دارن دروغ به مردم نشون میدن .اونقدر که حکومت الان داره جنایت میکنه حکومت شاه نکرد که اینا دارن اینقدر تو فیلم خبیث جلوه میدنش.
اصغری نبود که...جمشید که خودش سکته کرد
منظورت حشمته؟ اصغری نبود
تو یه قمست دیگه که عوامل بزرگاقا میخاستن انتقام حشمت رو بگیرن
پسره رو بردن تو یه بیابون بعد میگفتن چقد شبیه اصغری نکنه خودشه بعد اونم میگفت که نه من هیچکسو نمیشناسم تو رو خدا منو نکشین و اینا!
در واقع با این دیالوگ میخاستن بگن که این فقط شبیه اصغری چون خیلیا فکر میکردن اصغری باشه! واسه همین این دیالوگ رو گذاشتن!
عمرا اگه من درسامو انقدر حفظ باشم
... من از اینکه تو خوشبختی نه آرومم نه دلگیرم ...
... یه جوری زخم خوردم که نه می مونم نه میمیرم ..
... تمام آرزوم این بود یه رویایی که شد دردم ...
... یه بارم نوبت ما شد ببین چی آرزو کردم ...
... یه عمره با خودم میگم خدارو شکر خوشبخته ...
... خدارو شکر خوشبختی چقد این گفتنش سخته ...
سریال خوبی بود . پایانشم خوب بود ولی کاش به حای قباد فرهاد میمرد حیف بود اصن کارکتر عالی بود عشق شیرین و فرهاد هم اخراش دیگه لوس بازی بود اصن دیالوگ هاش خواب آور بود بیشتر تا احساسی
... من از اینکه تو خوشبختی نه آرومم نه دلگیرم ...
... یه جوری زخم خوردم که نه می مونم نه میمیرم ..
... تمام آرزوم این بود یه رویایی که شد دردم ...
... یه بارم نوبت ما شد ببین چی آرزو کردم ...
... یه عمره با خودم میگم خدارو شکر خوشبخته ...
... خدارو شکر خوشبختی چقد این گفتنش سخته ...
عشق شهرزاد فرهاد بود،
دلش فقط برای قباد میسوخت چون به چشم یک قربانی میدیدش که توی زندگیش خلأهای زیادی داشته و مثل بچه ای که از سر خودخواهی همه چیزای خوبو واسه خودش میخواد.
از طرفی نگرانشم بود چون پدر بچه ش بود.
نکته قشنگش اون لباسی بود که شهرزاد توی سکانس آخر پوشیده بود.
همون لباسی بود که توی اولین سکانس دو نفرشون توی قسمت اول فصل یک توی کافه نشسته بودن تنش بود.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)